بر اساس گزارش وزارت صنعت و معدن و تجارت تولید خودرو در کشوردر آذر ماه سال ۹۷ نسبت به همین بازه زمانی در سال گذشته ۷۲ درصد کاهش یافته است همچنین تولید خودرو در مقایسه با آبانماه ۹۷ نیز ۳۱ درصد کاهش یافته است این موضوع بحران در صنعت خودرو را بصورت کامل نشان می دهد
لازم به ذکر است در سال ۲۰۱۸ میلادی ایران به رده ۲۰ ام خودرو سازی جهان
سقو ط کرده و کشورهای چین ، آمریکا، ژاپن ، هند و آلمان رتبه اول تا پنجم تولید خودرو را در سال ۲۰۱۸ به خود اختصاص داده اند.
سرمایه گذاری به طور معمول دو صورت انجام میشود: سرمایه گذاری پر ریسک یا سرمایه گذاری کمریسک.
*سرمایه گذاری پر ریسک
برای اینکه سرمایه ها علاوه بر حفظ ارزش، سودآور باشند گزینههای ریسکی سرمایه گذاری را میتوانید با درایت و تدبیر انتخاب کنید. در ادامه چند مورد از سرمایه گذاریهای ریسکی را مورد بررسی قرار می دهیم.
سرمایه گذاری در ارز: به دلیل مشکلات صادرات نفت نرخ دلار در قانون بودجه سال ۹۸ لحاظ نگردیده و این موضوع بیانگر نوسانات زیاد این بازار است.دیدگاههای متناقض زیادی درباره آینده قیمتی بازار ارز وجود دارد، و زمانی که مشخص نیست قیمت دلار به سوی سطوح بالاتر یا پایین تر حرکت خواهد کرد، خرید و فروش ارز با ریسک بالایی همراه خواهد بود.
سرمایه گذاری در طلا: قیمت طلا متأثر از اتفاقات داخلی و خارجی است. اگر دولت تهای اقتصادی کارآمدی در پیش نگیرد و اثرات تحریمها بر دلار همچنان ادامه داشته باشد، باید در انتظار افزایش قیمت طلا باشیم، و در این بازارپیشبینی قیمت دیگر امکانپذیر نیست و این نشان دهنده ریسک بالای این روش سرمایه گذاری است.
سرمایه گذاری در مسکن: مسکن برای سرمایه گذاری با مبالغ بالا گزینه مناسبی است اما در نظر بگیرید که احتمال قرار گرفتن مسکن در رکودی دو ساله وجود دارد. زیرا مسکن کشش افزایش قیمت را ندارد. سرمایه گذاری در شرایط رکودی کار عاقلانهای به نظر نمیآید.
سرمایه گذاری دربورس: درسال آینده وضعیت سودآوری سهام شرکتهای بورسی بهتر از امسال خواهد بود. و با توجه به عدم مطلوبیت بازار دلار و سکه و اینکه در انتهای روند افزایشی قرار دارند مردم باید از این بازار ها خارج شده و رویکرد به سمت بازار سهام داشته باشند چون در ابتدای یک روند صعودی قوی است. اما فراموش نکنید اگر تخصص لازم برای سرمایه گذاری در بازار بورس را ندارید از آن پرهیز کنید.
*سرمایه گذاری کمریسک
هر شخصی خودش را بهتر از دیگران می شناسد اگر از جمله افرادی هستید که قدرت ریسک بالایی ندارید بانکها، صندوقهای سرمایه گذاری، اوراق مشارکت و سایر اوراق با درآمد ثابت میتوانند گزینههای خوبی برای سرمایه گذاری باشند. اما در نظر داشته باشید میزان سودی که از سرمایهگذاری به دست میآید با میزان ریسک رابطه مستقیم دارد. و در سال ۹۸ نیز این بازارها مطابق قبل کم ریسک و با سود مشخص هستند .
تا حالا چندین بار دو کلمه ریسک و خطر را مترادف و هم معنی قرار دادهاید در اولین بررسی شاید این دو کلمه را بتوان دارای یک بار معنایی دانست ریسک کلمهای بیگانه است که همچون بسیاری از کلمات، وارد زبان فارسی شده و پس از مدتی بومی شده و از فارسی هم فارسی تر شد
لازم به ذکر است که ریسک برای نخستین بار از زبان فرانسه و توسط تحصیلکردههای خارج از ایران وارد کشور شد
اگر برای پیدا کردن معنی و مفهوم واژه خطر جستجو کنیم عاقبت به
جایی می رسیم که باید گفت خطر چیزی که در صورت وقوع، به
نابودی ختم می شود؛ و باید اضافه کرد که در خطر یک حالت عدم اطمینان وجود دارد که این عدم اطمینان نشان دهنده حالت نامطلوبی میباشد پس انسان در خطر فردی است که در دل خود احساس ناامنی میکند.
در اینجا برای اشتباه نشدن دو مفهوم احتمال وقوع خطر و احساس عدم اطمینان باید افزود که این دو مفاهیم تعاریفی کاملا مجزا از یکدیگر دارند. احساس عدم اطمینان، حسی است کاملا درونی که در هر انسانی اندازه و مقداری متفاوت دارد. این احساس عدم اطمینان هیچگونه تاثیری در احتمال وقوع خطر ندارد و این نکته را باید در نظر داشت که هر خطری احتمال وقوعی بین صفر و یک دارد. برای مثال کارگاه چب بری را در نظر بگیرید که همچون هم ه کارگاه ها دیگری احتمال وقوع حریق آنرا تهدید میکند در اینجا صاحب کارگاه احساس عدم اطمینانی نسبت به خطر حریق دارد حسی که شاید در دیگران به این اندازه نباشد و همین طور که میدانیم کمیتهای کیفی قابل اندازهگیری نمیباشد. آیا این احساس عدم اطمینان که در صاحبان داراییها فرق میکند میتواند احتمال وقوع را تغییر دهد؟ در پاسخ به این سوال میتوان گفت فردی که احساس عدم اطمینان بیشتری دارد نکات ایمنی بیشتری را در جهت پیشگیری از وقوع خطر یا تمهیداتی برای پس از وقوع خطر در نظر میگیرد پس میتوان نتیجه گرفت احساس عدم اطمینان و احتمال وقوع، نسبتی مع با یکدیگر دارند.
ریسک را میتوان فعل یا حادثهای که نتیجه آن مشخص نباشد تعریف نمود. نکته قابل توجه در این توصیف وجود نقطه مشترک با خطر در خصوصیت عدم اطمینان میباشد که در خطر نیز توصیف آن شد. همان گونه که مشخص است وما حالت بدی پیش روی انسان نیست میتواند پیامآور سود و منفعت نیز باشد؛ پس ریسک دارای دو بعد میباشد که از آن با نام ریسک بد یا همان خطر و ریسک خوب یا شانس یاد میکنند. در اینجا حالت عدم تغییر در شرایط را نیز باید به آن اضافه کرد.
خطر در بعضی شرایط میتواند ترجمه درست و جامعی برای ریسک باشد، یعنی زمانیکه زیان و عدم زیان منظور باشد ولی در زمانی که بعد مثبت و سودآوری مد نظر باشد دیگر خطر معنا و مفهوم خود را نمیرساند و باید در نظر داشت که ریسک معنایی بسیار وسیعتر از خطر دارد.
در حقیقت تورم یعنی افزایش سطح عمومی قیمت کالا و خدمات در یک سال.
در اقتصاد برای محاسبه تورم، کل کالاها و انواع خدمات را به ۱۲ گروه اصلی و ۳۵۹ نوع کالا و خدمات تقسیم کردهاند که در ۷۵ شهر منتخب ارزیابی میشوند و هریک براساس سهمی که در سبد مصرفی خانوار دارند،
در شهریور سال ۹۲ در اقتصاد ایران نرخ تورم نقطهبهنقطه به بیش از ۴۵ درصد و نرخ تورم سالانه به بیش از ۳۵ درصد رسید. مفهوم تورم ۳۵ درصد سالانه این است که قیمت خدمات و کالاهایی که در سبد مصرفی خانوار وجود دارد نسبت به مدت مشابه سال گذشته ۳۵ درصد افزایش داشته است. به همین قیاس مفهوم نرخ تورم برای مثال حدود ۱۱ درصد فعلی این است که میانگین قیمت اقلام موجود در سبد مصرفی خانوار، نسبت به مدت مشابه سال قبل حدود ۱۱ درصد افزایش یافته، نه اینکه کاهش پیدا کرده باشند.
نرخ تورم را میتوان به خودرویی تشبیه کرد که در سال ۹۲ مثلا با سرعت ۳۵ کیلومتر در ساعت حرکت میکرده و اکنون با سرعت حدود ۱۱ کیلومتر در ساعت حرکت میکند؛ در حقیقت این خودرو متوقف نشده، بلکه سرعت آن بهشدت کاهش یافته است. درباره تورم نیز افزایش قیمتها متوقف نشدهاند، بلکه شیب افزایش عمومی آنها از ۳۵ درصد به ۱۱ درصد کاهش یافته و اکنون قیمتها سالانه ۱۱ درصد افزایش پیدا میکنند.
غیر از نرخ تورم، موضوعی به نام گرانی نیز وجود دارد که از نظر روانی تأثیر بیشتری بر مردم دارد؛ برای نمونه قیمت میوه، برنج، روغن یا مثل اینروزها، قیمت شکر در مقاطعی به هر دلیل افزایش ناگهانی پیدا میکند، مردم به اشتباه این گرانیها را به افزایش نرخ تورم نسبت می دهند؛ و این درست نیست، چراکه قیمت کالاهای دیگر در این زمان افزایش نیافته و چه بسا قیمت برخی از آنها کاهش نیز یافته باشد.
زمانی کاهش نرخ تورم از سوی مردم احساس خواهد شد که تولید داخلی افزایش پیدا کند، پول ملی تقویت شود و دریافتی مردم ارزش داشته باشد. این مسئله در کشوری مانند چین اتفاق افتاده، کشوری که ۳۰ سال توانسته رشد اقتصادی دو رقمی داشته باشد، درحالیکه اقتصاد ایران در سالهای اخیرمیانگین رشد اقتصادی کمتر از چهار درصد و نرخ بیکاری دو رقمی را تجربه کرده است. در این شرایط نمیتوانیم انتظار تقویت پول ملی و کاهش ارزش ارز را داشته باشیم.
صاحبان کسب وکارهای کوچک به شدت نگران وضعیت اقتصادی و رشد هستند،
زمانی که کسب وکار با رکود مواجه شده، بهترین زمان برای سرعت بخشیدن به برنامه های اصلاحاتی شما فرارسیده است. به جای اینکه دست روی دست بگذارید و منتظر مراجعه یا تماس مشتری بعدی شوید، می توانید به طور مثال اقداماتی اساسی را برای کاهش هزینه ها شروع کنیدو رابطه با مشتریان را تقویت کنید
در دنیای کسب وکارامروزی کسانی که ریسک می کنند همیشه مورد تحسین قرار می گیرند. اما این برای موقعیتی است که به موفقیت می رسند. در شرایط بحران اقتصادی محتاط بودن برای کارآفرینان عاقلانه ترین و بهترین کار است.در واقع بایدریسک را مدیریت کرده و با صبر و تامل بیشتر کسب و کار خود را سرپا نگه می دارند
ممکن است زمانی برسد که مجبور شوید هزینه های خود را کاهش قابل توجهی دهید. این در نظر داشته باشید کاهش هزینه ها باید بر مبنای صحیح و خردمندانه باشد و هر کاهش هزینه های مفید نیست.
با بیمه های مناسب و مشاوره تخصصی در شرایط بحزان آسوده خاط گام بردارید و از ضرر و زیان های احتمالی جلوگیری کنید
ودر آخر از کاری که انجام می دهید لذت ببرید تا پیشرفت شما در کسب و کار بیشتر شود و راه را برای تعالی سازمان خود هموارترکنید
توانایی کارکرد پول در جهان ، موفقیت در کسب درآمد یا درآمدسازی، چگونگی مدیریت پول، چطور آن را سرمایه گذاری میکند تا مقدارش را افزایش دهد و . اینها سئوالاتی هستند که امکان دارد ذهن هر یک از ما یا فرزندانمان را به خود مشغول کند، جواب به این سئوالات را باید در حوزهای به نام "سواد مالی" جستجو کرد. اما اینکه سواد مالی چیست و ضرورت یادگیری آن چقدر است،
زندگی در دنیای امروز با پیچیدگیهای اقتصادی که مسائل ی و اجتماعی و . حاکم بر جامعه پارامترهای اقتصاد را به سرعت تحت تآثیر قرار میدهد و ترویج اقتصاد نئولیبرالیسم و مصرفی رشد چشمگیری دارد، داشتن حداقل سواد مالی برای تکتک افراد امری ضروری و حیاتی است زیرا هر شخص در طول حیات خود در هر جایگاه و هر سطح از درآمد با انواع معاملات سروکار دارد، از قبیل، خرید مایحتاج زندگی، خرید خودرو، خرید ملک، پسانداز، سرمایهگذاری، دریافت وام،مدیریت دارایی و مواجه میشود که کسب موفقیت و احساس رضایتمندی از عملکرد در تعامل با هر یک از آنها با اتخاذ تصمیماتی آگاهانه و داشتن سواد مالی محقق میشود.
سواد مالی به مجموعهای از مهارتها و دانش اشاره میکند که به فرد اجازه میدهد تصمیماتی آگاهانه و مؤثر با کلیه منابع مالی خود بگیرد.
بنابراین تلاش همیشگی بشر در طول تاریخ برای تآمین نیازهای نامحدودخود با استفاده از منابع تولیدی کمیاب و محدود، منجر به پیدایش، علم اقتصاد شده است. با توجه به رابطه نزدیک علم اقتصاد با دانش حسابداری و مهارتهای مالی و با توجه به نقش مؤثری که آموزش سواد مالی میتواند در اقتصاد آینده جوامع بشری داشته باشدضرورت آموزش این فنون به همه و مخصوصاً کودکان و نوجوانان احساس میشود، چون آینده از آن آنها خواهد بود و کسی که دانش و مهارتهای بیشتری در این زمینه دارد به بحران کمتری دچار میشود. چنانکه تمرکز برنامههای دولتی در کشورهای استرالیا، کانادا، ژاپن، ایالات متحده و انگلستان معطوف به آموزش سواد مالی و ایجاد انگیزه و افزایش علاقه به امور مالی شخصی است.
عده ای در حال شایعه سازی افزایش نرخ ارز طلا و سکه در بهمن ماه هستند که در راستای این شایعه سود کافی به جیب زده و دلار و طلاهای خود را با قیمت های نجومی بفروشند اما غافل از این هستند که خیانت بزرگی به خود و مردم می کنند ارزش پول را پایین اورده قدرت خرید را کمتر کرده و سفره مردم را کوچکتر می کنند دوستان محترم هوشیارتر باشید با شایعات همساز نشوید و آینده فرزندان این مرز و بوم را به خطر نیاندازیم.
بخش هایی از اقتصاد که ارز مبادله ای دریافت نمی کنند تا ٩۵ درصد نقدی فروش شده اند
وارد کنندگانی که جنس را ارزی ومعمولا چهار ماهه خریده اند و بصورت ۴ ماهه و ریالی فروخته اند حتی در صورت دریافت دلار ۴٢٠٠ ، تا حدود ٩٠ درصد نقدی فروش شده اند
فقط واردکنندگان و عمده فروشانی که موفق به دریافت دلار ۴٢٠٠ تومان شده و بدهی ارزی نداشته اند به عبارت دیگر نقدی ازخارج می خریده اند به فروش مدت دار ادامه می دهند آن هم در بخشی از مواقع باز هم فروش مدت دار را کنسل کرده اند
خرده فروشان با حداقل نقدینگی به میزان ٨٠ درصد امکان بقا در بازار را ندارند و این باعث هدر رفتن پتانسیل های خرده فروشی شده و نظام اقتصادی را بر هم زده است
در برخی موارد سو استفاده شده هم ارز ۴۲۰۰ دریافت و هم نقدی با قیمت های نجومی کالاهای خود را عرضه می کند
جالب این است که برخی انجمن ها مجوز افزایش قیمت از ۱۵ تا ۳۰ درصد را صادر کرده اند که دولت باید در این خصوص ورود کرده و از جقوق مصرف کننده دفاع کند و جلوی سو استفاده ها گرفته شود.
*مشتاق نظرات و پیشنهادات شما هستیم*
نخستین کاری که هر شرکت یا سازمانی که میخواهد رشد کند یا قصد دارد مشکلاتش را حل کند و از این رو به سمت تکنیک های مدیریتی حرکت میکند، باید انجام یک عارضهیابی از وضعیت کنونی شرکتش باشد.
مهمترین چالش اکثر صاحبان کسب و کار و مشاوران مدیریتی مخصوصا در کشور ما این است که نمیدانند از بین این همه متدولوژیها و تکنیک های مدیریتی چطور و کی و چگونه استفاده کنند؟
این سوالاتی است که اکثرا وجود دارد:
_ در سازمان اول ایزو پیادهسازی کنم؟
_ یا اول چرخه بهبود بهرهوری؟
احتمالا اولین کار این است که تا بتوانم کیفیت انجام کارها را بالا ببرم و هزینهها را کم کنم؟
_ شاید اولین کار تعریف چشم انداز و استراتژیهاست؟
_ فکر کنم مشکل من نیروی انسانی است و باید اول همه ساختار سازمانی را اصلاح کنم و طرح جامع منابع انسانی را در آورم.
_ اصلاً نه، احتمالاً باید از ابزارهای کوچک مدیریتی مثل برنامهریزی تولید و چیدمان و تکنیک های برنامهریزی ریاضی یا مثل اینها استفاده کنم؟
_ بهتر نیست سازمانم را شبیهسازی کنم شاید این طوری بهتر بفهمم مشکلم چیست؟
هدف اصلی در واقع پاسخ به این سئوالات است
اولین کار یک اسکن در پزشکی، عارضهیابی است تا ببینیم مشکلمان چیست و بعد بفکر درمان آن بیفتیم.
مثل یک پزشک که اول معاینه میکند بعد نسخه مینویسد یا آزمایش میدهد یا میگوید باید عمل کرد.
مراحل انجام یک پروژه ی عارضهیابی بصورت زیر است:
1ـ شناخت کلی از سازمان.
2ـ تنظیم لیست اولیه از نشانه های عوارض در سازمان.
3ـ تنظیم لیست اولیه از عوارض احتمالی در سازمان.
4ـ جمع آوری اطلاعات اولیه از واقعیت های سازمان.
5ـ شناخت اولیه از تصمیم گیرندگان و مدیران بنگاه یا سازمان مورد بررسی.
6ـ درک محدودیت ها و ارزیابی از خط مشی های کارفرما.
7ـ شناسایی درک کار فرما از مسئله.
8ـ آزمون درک کار فرما از مسئله.
9ـ شفاف سازی انتظارات کار فرما.
10ـ توافـق کـارفرما با عنوان مساله وانتـظارات کار فرما از انجام پــروژه عارضه یابی .
11- نوشتن طرح عارضه یابی
طرح عارضه یابی باید به سوالات زیر پاسخ دهد:
ـ چه کارهایی انجام خواهد شد ؟
- چگونه انجام خواهد شد ؟
ـ طرح چه دست آورد هایی را به همرا ه دارد ؟
ـ نتایج مورد انتظار از این دست آوردها چیست ؟
ـ مدت زمان مورد نیاز چقدر است ؟
ـ هزینه مورد نیاز پروژه چقدر است ؟
وزیر اقتصاد:
دژپسند درباره بازار سرمایه نیز با بیان اینکه باید سهم بورس در تأمین مالی اقتصاد از ۱۵ درصد به ۴۰ درصد برسد، افزود: بازار سرمایه باید با یک برنامه عملیاتی و جامع، جای نظام بانکی را در تأمین مالی بگیرد و افزایش حجم نقدینگی فرصت خوبی است تا با طرحهای جدید به توان این سرمایهها را در جهت رونق تولید هدایت کرد.
ممکن است امسال درآمدهای نفتی کاهش یابد؛ این منابع باید با درآمدهای مثل مالیات جایگزین شوند با این حال در این مسیر نباید به تولید آسیبی برسد.
چنانچه این طرح به درستی اجرا شود می توان شکوفایی و رشد بازار سرمایه را نوید دهد
همچنین جایگزینی مالیات بجای درآمد های نفتی باید بصورتی اعمال شود تا عدالت مالیاتی برقرار شود
قدمت واژه کارآفرین حدودا سیصد سال است نخستین باراقتصاد دانان واژه و مفهوم کارآفرینی را مورد توجه قرار دادند، کسانی مانند ریچارد کانتیلون و آدام اسمیت واژه کارآفرین را در قرنهای هفدهم و هجدهم میلادی به کار برده اند.
بااین حال حدود سیصد سال است که برخی افراد کارآفرین نامیده میشوند، اما کارآفرینی به شکلی که ما امروز می شناسیم، تنها حدود یک قرن است که شکل گرفته است.
به عبارتی، اینکه کارآفرینی را یک علم بدانیم و اینکه عدهای در دانشگاه ها متخصص کارآفرینی باشند و یا اینکه کسانی بخواهند بین کارمندی و کارآفرینی یک راه را انتخاب کنند و این انتخاب، به عنوان یک سوال جدی در مسیر شغلی به رسمیت شناخته بشود، یک اتفاق نسبتاً جدید و متعلق به یک قرن اخیر است.
و اما کارآفرین موفق کسی است که یک مدل تجارت را طراحی و سپس با موفقیت پیاده سازی و اجرا می کند. کارآفرینان انسان هایی بزرگ و مخاطره پذیر هستند که عموما علاقمند به تاثیرگذاری و حل مسائل اطراف خود هستند.
خصوصیات یک کارآفرین موفق:
1- انگیزه قوی از نظر فلسفی و اعتقادی برای شروع یک فعالیت اقتصادی داشته باشد.
2- اعتماد به نفس داشته و خودرا باور داشته باشند.
3- اعتقاد به اینکه خوش شانسی و بدشانسی خرافه است.
4- اعتقاد به اینکه پیروزی و شکست علت دارد و عمده آن به خود انسان وابسته است.
5- دارای استقلال رأی باشد.
۶- اعتقاد به م با صاحبنظران و متخصصان و عمل به آن داشته باشد.
۷- توان تصمیم گیری با توجه به شرایط مکانی وزمانی را دارا باشد.
۸- خوش بین و امیدوار باشد.
۹ -صبر و استقامت لازم برای مقاومت در برابر مشکلات را دارا باشد.
۱۰- روحیه سخت کوشی و تلاش مداوم برای تحقق اهداف داشته باشد.
در دنیای استارت آپ ها شکست یعنی فرصتی برای یادگیری؛ صاحبان استارتاپ هایی که شکست خورده اند سعی می کنند خود را خونسرد نشان داده و با موضوع طبیعی برخورد کنند. ولی هر چه قدر هم که بگوئیم شکست طبیعی است و بخواهیم در مورد آن مثبت فکر کنیم باز هم شکست خوردن – مخصوصاً در اوایل کارناراحت کننده است.
کسی دوست ندارد به مراسم ازدواج برود و بعد طلاق بگیرد، کسی با این طرز فکر یک کمپانی را راه اندازی نمی کند: چون دفعه اول است اگر شکست خوردیم اشکالی ندارد، دفعه ی بعد جبران می کنیم!”.
مطابق تحقیقی که مؤسسه Static Brain در ایالات متحده تقریباً همه کسب و کارهای کوچک شکست می خورند. 50 درصد آن ها بعد از 5 سال و 70 درصد آنها بعد از 10 سال شکست می خورند. طبق داده های بدست آمده از این تحقیق 46 درصد از کمپانی های آمریکایی به دلیل بی کفایتی شکست خورده اند. منظور از بی کفایتی قیمت گذاری های نامعقول، عدم مدیریت مستندات و یا عدم پرداخت مالیات بوده است. 30 درصد بقیه هم به دلیل کمبود تجربه مدیریت شکست خورده بودند. کمبود تجربه در زمینه محصولات یا خدمات علت شکست 11 درصد استارتاپ بعدی بود.
چرا استارتاپ ها شکست می خورند؟
در جست و جوی عوامل شکست استارت اپ ها در اینترنت نتایج متفاوتی نمایش داده می شوند، ولی مؤسسه CB Insights تحقیق جامعی را ترتیب داد و روی بیش از 100 استارتاپ شکست خورده تحقیق کرد تا اصلی ترین عوامل شکست استارت اپ ها را بفهمد. آنها 20 دلیل متداول شکست استارتاپ ها را پیدا کرده و آنها را منتشر کردند.
در اینجا برخی از عوامل اصلی شکست استارتاپ ها به شما معرفی شده و راه کارهای دوری کردن از آنها مطرح می شوند.
عدم وجود تقاضاء
تمام شدن پول
نداشتن تیم مناسب
شکست خوردن توسط رقبا
قیمت گذاری و مشکلات آن
محصول ضعیف
نبود مدل کسب و کار
بازاریابی ضعیف
بی توجهی به مشتری
عرضه محصول در زمان نامناسب
عدم تمرکز
عدم هماهنگی بین اعضای تیم
چرخش اشتباه
با توجه به شکست خوردن تقریباً 90 درصد از استارتاپ ها ممکن است نا امید شده و از راه اندازی استارتاپ خود منصرف شوید. اگر اینطور فکر می کنید توجه شما را به سخنان Marcus Harjani هم بنیانگذار و مدیر ارشد عملیاتی FameMoose جلب می کنیم:
مفهوم شکست نه تنها به عقاید شخصی فرد بستگی دارد هر ناکامی در دنیای کسب و کار فرصتی است تا رویکرد خود را بهتر کنید. ولی شکست واقعی وقتی است که از شکست قبلی درس نگیرید، در اینصورت دوباره همان اشتباهات گذشته را مرتکب خواهید شد.”
در انتها اجازه ندهید ترس از شکست باعث شود تا چیزهای جدید را امتحان نکنید، به جای ترس، از شکست ها درس گرفته تا مجدداً دچار آنها نشوید.
درباره این سایت